و جعلنا من
الماء کل شیء حی آب به لحاظ
کمی و کیفی عاملمحدود کننده اصلی در افزایش تولیدات
کشاورزی است.لذا بهره برداری صحیح و اصولی ازآن و افزایش راندمان آب به لحاظ کمی
و کیفی عامل محدود کننده اصلی در افزایشتولیدات کشاورزی است.لذا بهره برداری
صحیح و اصولی از آن و افزایش راندمان آب بهلحاظ کمی و کیفی عامل محدود کننده
اصلی در افزایش تولیدات کشاورزی است.لذا بهرهبرداری صحیح و اصولی از آن و افزایش
راندمان ؛انتقال . کاربرد آب در مزرعه یکی ازراهکارهای اساسی جهت مقابله با با
این محدویت می باشد. ایران اساسا
وامدارکشاورزی است تا صنعت ؛با وجود
تغییرات بسیاری که در 50 سال اخیر در کشاورزی ایجادشده هنوز نظام کشاورزی تثبیت نشده
است علت اصلی این امربی توجهی به کشاورزیپایدار؛مقطعی کار کردن ها؛برنامه
نداشتن ها و کارغیر علمی کردن است که می بایست جهترفع آن اقدامات اساسی بعمل آید. در حال حاضر
با بحران آب مواجه هستیم و در 10سال آینده هم با بحران خاک مواجه
خواهیم شد و اوضاع بسیار بدترخاهد شد.بنابرین لازماست تغییرات اساسی در دیدگاههایمان
بوجود آوریم.باید کارهای زیر بخشی؛حوزه ایومنطقه ای را کنار گذاشت وبحث آب و
خاک را ملی بدانیم وسیاست آب محوری را مورد توجهقرار دهیم که اگر غیر از این باشد
عواقب و آثار بعدی آن جبران ناپذیر خواهدبود.ما
در حال گذر از یک سیستم سنتی به مدرن هستیم پس واقع بین تر باشیم.سیستم سنتیدیگر
جوابگوی هزینه های امروز جمعیت نیست .جمعیت زیاد است و جمعیت هم غذا می خواهددست¬¬¬گاههای
متولی تامین غذای مردم چاره اندیشی نماییند. کل منابع آب
قابلاستحصال و قابل مصرف در فارس 5/11
میلیارد متر مکعب است که 90 در صد آن اعم از سطحیو زیر زمینی به بخش کشاورزی اختصاص
دارد که 40 در صد از آن به مصرف گیاه می رسد و 60 در صد آن به هدر می رود و در کل
کشورمنابع آب قابل استحصال 130 میلیاردمتر مکعباست که هر ساله موفق به استحصال90
متر مکعب آن شده ایم. 95 در صد از 90 میلیارد مترمکعب یعنی 86 میلیاردمتر مکعب در سال
در بخش کشاورزی وبرای آبیاری حدود 8 میلیونهکتار از اراضی و باغی مصرف می گردد
که عملا 70 در صد آن به هدر می رود. در 98در
صد از دشت های استان میزان تخلیه سالانه آب بیشتر از میزان تغذیه است .یعنیبیلان
آب زیر زمینی منفی است .عدم بهره برداری مطلوب از آب موجب شده که انسان ازلحاظ
منابع آب با بحران مواجه شود و هرروز بخشی از اراضی مستعد کشاورزی اززیر کشتخارج
می شود.در شهرستان نی ریز؛ ارسنجان ؛داراب و بخش هایی از شیراز(کربال وداریون)با
توجه به کاهش سفره های زیر زمینی و آبهای سطحی هزاران هکتار از اراضی غیرقابل
کشت شده است.در شهرستان داراب 500 حلقه چاه در دوسه ساله اخیر کاملا خشک شدهداست
ودر نتیجه ی شرایط بوجود آمده در شهرستانهای فوق هزاران نفر بیکار شده اند. قبل از دهه
پنجاه تنها 5000 حلقه چاه آب کشاورزی در فارس حفر شده بود متاسفانهتا
پایان سال 1383 تعداد چاه های حفر شده به حدود 61000 حلقه رسیده است.در دشتهایممنوعه
به وفورچاه های عمیق ونیمه عمیق حفر شده و دشتهای فارس با توجه به وضعیتفعلی
به چهار قسمت فوق بحرانی؛بحرانی؛نیمه بحرانی وغیر بحرانی طبقه بندی شده است با توجه به
روند مصرف آب که درسال 1375 برابر6/86 میلیارد متر مکعب و در سال 1380برابر1/93 میلیارد متر مکعب شده است پیشبینی می شود مصرف آب در
کشور درسال1400له رقمی معادل 113 میلیارد متر مکعب
برسد. بنابرین یکی
از چالشهای اصلی درمدیریت امور آب کشورمحدودیتهای ذاتی
آب و چگونگی بهره برداری از آن می باشد.با توحهبه موارد فوق الذکروچالشهای پیش روی
چه باید کرد؟ در این راستا
شرح خدماتی برگرفته از آیین نامه بهینه سازی مصرف
آب کشاورزی وسایر منابع تحت عنوان اصلاح وبهبودروشهای آبیاری و استفاده بهینه از آب
پیشنهاد ؛امید است که مورد بررسی ودر دستورکار قرار گیرد. این طرحها
وروشها همان حفاظت خاک و پوشش گیاهی ؛اجرای طرحهایآبخیزداری وتغذیه مصنوعی؛تسطیح
ونوسازی اراضی ؛احداث کانالهای آبیاری؛جلوگیری ازحفرچاه های غیر مجاز؛اجرای آبیاری نوین
وخاک ورزی اصولی با رعایت تنوع کشت می باشد. این خدمات
اجرا نخواهد شد مگر با تلاش و خرد جمعی متولیان امر آب وکشاورزی درابعاد
فنی وحمایت های مالی از بهره برداران واقعی آب کشاورزی با بدست گرفتن امور آبدر
مزرعه وکانالهای انتقال اعم از انتقال وتوزیع و بهره برداری بهینه. پسبیاییم
شرایط را برای یک کشاورزی خوب و پر رونق و کم هزینه فراهم نماییم تا اثراتآن
بسرعت نمایان و کشاورزی اقتصادی شود.نمونه ی آن دشت مغان. راهکارهایپیشنهادی:
1- ایجاد
یا تکمیل شبکه های مدرن و استفاده از فن آوری های نوین درجمع آوری اطلاعات پایه منابع آب و
ارزیابی وحفاظت منابع آب.
2- مطالعه
وتعییناثرات عوامل طبیعی وغیر طبیعی بر
منابع آب بویژه بر منابع آب نواحی مستعد خشکسالیوسیلابی.
3- تقویت
منابع آب تجدید شونده.
4- مقابله
پیشگیرانه با پدیده هایخشکسالی و آموزش های علمی وکاربردی
درزمیینه مدیریت بحران آب به کارشناسان و مدیراندست اندر کار منابع آب.
5- آمایش
مناسب سرزمین؛توزیع مناسب جمعیت و در نتیجهتوزیع مناسب بهره برداری از منابع آب .
6- آموزشهای
عمومی در فرهنگ آب بنظورارتقای بهره برداری از آب.
7- افزایش
سرمایه گذاری دولت در زمینه مطالعات پایهو اجرای طرحهای توسعه پایدارمنابع آب.
8- تعیین
الگوی کشت.
9- تعیین
الگویمصرف بهینه آب با توجه به خالص نیاز
آبی محصولات مختلف. با توجه به
این که آب وخاک دو عامل طبیعی اساسی و پایداری
کشاورزی محسوب می شود وفارس هم در منطقه خشک وجزء مناطق کم آب می باشد می بایست
موارد نه گانه فوق پی گیری و به مرحله اجرا درآیدکه اهمیت بر نامه ریزی در حصول نتیجه
با ایجاد تعاونیها وتشکلهای آب بران با هدفواکذاری مسولیت و وظایف به آنها
بیشتر به چشم می خورد که این تشکلها و انجمنهایصنفی می توانندبا مدیریت صحیح
توزیع؛مصرف وصرفه جویی در مصرف ؛میزان بهره وری راافزایش دهد.شرکتهای تعاونی تولید هم
می توانند با مدیریت صحیح از خاک که ثروت طبیعیاست استفاده بهینه وبرای نسلهای
آینده موثر وپویا باشد. این شرکتها با
اهدافبلند پایه خود (یکپارچه سازی
اراضی؛مکانیزه نمودن واحد تولید وحمایتهای بعد ازتولید)می توانند ضمن حفظ این سرمایه
با پذیرفتن وظایف ومسولیت های خودشان رسالتمهمی رادر بخش خدمات رسانی به بهره
برداران و تولید کنندگان عرصه کشاورزی به عهدهگیرند. نتیجه اینکه
تشکلهای آب بران در جهت ساماندهی وبرنامه ریزی در بخش آب وتعاونیهای تولیدبا ساماندهی و برنامه
ریزی در بخش خاک می توانندبا تفاهم ؛ تشریکمساعی و قرار گرفتن در کنار یکدیگربه
عنوان دو عنصرجدایی ناپذیررسالت مهمی را دراستفاده بهینه از آب و خاک و افرایش
تولید بعهده داشته باشند. از این
رومطالعاتاجتماعی و جایگاه مسایل اجتماعی
بعنوان یک ضرورت؛درایجاد توسعه وگسترش آنها باید مدنظر قرار گیرد. در طراحی دو
تشکل گفته شده تاکید بر هدف ایجاد آن یعنی پیونداجتماعی بین بهره برداران به ویژه
روابط فرهنگی واجتماعی و هدایت مطلوب آن است کهمشکلات عمده سر راه را می توانند
مرتفع سازند. پس از تحقق
هدف فوق همفکری؛تبادل نظروهمیاریهای ایجاد شده
ودانش فنی کشاورزان به سطح مطلوبی ارتقاء مییابد مشروط بر اینکه هر گونه اقدامی
در جهت ساماندهی(چه ملی وچه منطقه ایومحلی)مشارکت افراد ذینفع را به
دنبال داشته باشد بنابرین توسعه تشکلهای آب بران دردل شرکتهای تعاونی و تولید و واگذاری
آب و خاک کشاورزی به آنها از اهمیت وجایگاهویژه ای برخورداراست که می توانند در
برداشت مناسب این منابع حیاتی و توسعه پایدارکشاورزی تاثیرگذار باشد. اما برنامه
مدیریتآب در مزرعه باید بدنبال اهدافیباشد
تا بتواند نقش مردم و بهره برداران را در محضر و مشارکت آنهاجذب نماید که اهمآن
عبارتنداز
- اطمینان
حاصل از افزایش راندمان؛انتقال وکاربردآب در مزرعه.
- ترویج
فعالیت های مدیریت آب در مزرعه برای افزایش محصولات
- به
حرکت درآوردن کشاورزان برای سهیم شدن در
هزینه های پروژه های آب و خاک
- ظرفیت
سازی وساماندهی مصرف کنندگان آب جهت مدیریت
ونگهداری سیستمها و تجهیزات آبیاری.
- ساماندهی
تشکلهای آب بران با مسولیت پذیری و وظایف زیر:
1- پی
گیری اجرای طرحهای زهکشی و شبکه های آبیاری
2- نصب
امکانات و تجهیزات چاهای آب
3- پی
گیریواجرای مخازن ذخیره آب در مناطق
بارانی و اجرای طرح های آبخیزداری
4- پی
گیریتوسعه مکانهای استحصال آب باران در
مناطق بارانی
5- اجرای
طر ح های آبیاری تحتفشارو دیگر روشهای آبیاری نوین
6- جلوگیری
ازحفرچاه های غیر مجاز
7- تجهیزمزارع
نمونه برای مدیریت مشارکت
8- آموزش
نیروی انسانی در مزرعه(مدیریت آبدرمزرعه)
9- هماهنگی
با بخشهای تحقیفات؛ترویج و اجراء برای انتقال تکنولومرتبطبا مدیریت آب در مزرعه
10- احداث
و بازسازی کانالهای آب
11- اجرای
زهکشیداخل مزارع
12- تسطیح
اراضی و نوسازی اراضی
13- حفاظت
از خاک وپوشش گیاهی
14- عملیات
خاک ورزی
15- عملیات
کشت جویجه ای
16- ترویح
تکنولوژی کاشتمکانیزه علاوه بر
موارد فوق آرام کردن نزاعها؛مدیریت نگهداری وحفاظت کانال پساز
بازسازی و تامین نیروی انسانی حضور تشکلها را پر رنگتر می کند. امید است بهاین
فرمایش خداوند که می فرماید"همه چیز را از آب زنده گردانیدیم"توجه
نموده وآب رارمزبقاء؛حیات وسخن زندگی بدانیم و در
اجرا وپی گیری موارد فوق کوتاهی نکنیم که هرکجا آب باشد آبادی هم خواهد بود